احمد بن حسین بیهقیبِیْهَقی، ابوبکر احمد بن حسین بن علی خسروجردی (۳۸۴-۴۵۸ق/۹۹۴-۱۰۶۶م)، محدث نامی اهل سنت که تلاش داشت پیوندی میان تعالیم مذهب شافعی و کلام اشعری با مکتب اصحاب حدیث برقرار سازد. فهرست مندرجات۲ - دوران تحصیل علم ۳ - اساتید بیهقی ۴ - نشر دانش ۵ - شاگردان بیهقی ۶ - تدریس در زادگاه ۷ - گرایش بیهقی به موطنش ۸ - جایگاه علمی بیهقی ۹ - جایگاه بیهقی در دانش حدیث ۱۰ - شخصیت فقهی ۱۰.۱ - مهمترین اثر بیهقی در فقه ۱۰.۲ - دیدگاه طبقاتنویسان شافعی ۱۰.۳ - ارزیابی مقام بیهقی ۱۰.۴ - یاری مذهب شافعی ۱۰.۵ - گرایش به فقه تطبیقی ۱۱ - گرایشهای اعتقادی ۱۱.۱ - نفوذ کلام اشعری ۱۱.۲ - گرایش بیهقی به کلام اشعری ۱۱.۳ - همگرایی میان مذاهب اهل سنت ۱۱.۴ - ابوحنیفه در نقلیات بیهقی ۱۱.۵ - آثار وی در دفاع از اشعری ۱۲ - رویکرد بیهقی به زهد و آداب ۱۳ - آثار ۱۳.۱ - مهمترین آثار وی ۱۳.۱.۱ - السنن الکبری ۱۳.۱.۲ - رد سنن بیهقی ۱۳.۱.۳ - معرفة السنن و الآثار ۱۳.۱.۴ - المبسوط ۱۳.۱.۵ - الاسماء و الصفات ۱۳.۱.۶ - الاعتقاد ۱۳.۱.۷ - دلائل النبوّة ۱۳.۱.۸ - شعب الایمان ۱۳.۱.۹ - احکام القرآن ۱۳.۱.۱۰ - البعث و النشور ۱۳.۱.۱۱ - کتاب الزهد الکبیر ۱۳.۱.۱۲ - خلافیات ۱۳.۱.۱۳ - المدخل الی السنن الکبری ۱۳.۱.۱۴ - دیگر آثار بیهقی ۱۳.۲ - کتابشناسی غامدی از آثار وی ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منابع ۱ - پیشینهبیهقی در ۳۸۴ در خسروجرد به دنیا آمد. اصل خاندان او از شامکان نیشابور بود و خود در بیهق تولد یافت. ۲ - دوران تحصیل علمبیهقی از کودکی به تحصیل علم و حفظ احادیث مبادرت کرد و از پانزده سالگی نزد «محمد بن حسین علوی» (متوفی ۴۱۰) به فراگیری حدیث پرداخت. همچنین وی در حدیث از شاگردان بزرگ و برجسته حاکم نیشابوری بود، اگر چه گفتهاند که در انواع دانشهای دیگر بر وی برتری داشته است. او از حاکم، بیش از دیگر مشایخ خود نقل خبر کرده است. [۶]
صریفینی، ابراهیم بن محمد، تاریخ نیسابور:المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۰۸، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ ش.
[۷]
حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۵۳۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۱۰]
اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۹۸، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۲]
بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۳۴۴، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۱ ش.
[۱۳]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ج۱، ص۲۶۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
بیهقی برای فراگیری علوم و حدیث به شهرهای متعددی در خراسان، عراق، حجاز و جبال سفر کرد. [۱۶]
ذهبی، محمد، تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۱۳۳، حیدرآباد دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰/ ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰.
[۱۷]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
و از اساتید بسیاری علم آموخت.۳ - اساتید بیهقیشمار شیوخ و اساتید وی را افزون از صد تن دانستهاند که همگی از بزرگان قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم بودند. فقه را از «ابوالفتح ناصر بن حسین عمری» (متوفی ۴۴۴) و «ابوالقاسم فورانی»، که خود شاگرد بیهقی در علم حدیث بود، فرا گرفت. [۱۹]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
[۲۰]
بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۳۴۵، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۱ ش.
از دیگر اساتید و مشایخ او میتوان از اینان نام برد: أبوعبدالرحمان سُلَمی (۳۰۳ـ۴۱۲)، مؤلف «طبقات الصوفیه»؛ عبدالملک بن أبی عثمان خرکوشی نیشابوری (متوفی ۴۰۷)، مؤلف «شرف النّبی»؛ سهل بن محمد صعلوکی (متوفی ۴۰۴)؛ ابن فورک انصاری اصفهانی (۳۳۲ـ۴۰۶)، فقیه، مفسّر، اصولی، ادیب و نحوی و رجالی مشهور. [۲۱]
صریفینی، ابراهیم بن محمد، تاریخ نیسابور:المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۲۷۱۲۸، چاپ محمد کاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ ش.
[۲۲]
احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۱۶ـ۳۱، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
[۲۴]
ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۱۶۴۱۶۵، چاپ شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۴ - نشر دانشبیهقی دانش اصول را نیز فرا گرفته بود. وی حافظهای بسیار قوی داشت و در حفظ حدیث و استواری در آن، یگانه روزگار خویش بود. [۲۷]
بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۱۸۳، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۱ ش.
[۲۸]
حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج ۱، ص ۸۰۵، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
به نوشته اسنوی، [۲۹]
اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۹۸، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
بیهقی در پایان سفرهای علمی خود به خسروجرد رفت و اولین اثرش را در ۴۰۶ نگاشت. سپس در ۴۴۱، برای نشر علم به نیشابور دعوت شد و به املای کتاب «معرفة السنن و الآثار» خود پرداخت و سرانجام در ۴۵۸ در این شهر درگذشت. [۳۱]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
[۳۲]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
[۳۷]
حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج ۱، ص۵۳۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۵ - شاگردان بیهقیبیهقی شاگردان زیادی داشته است که برخی از آنها عبارتاند از: ابوعلی انصاری، نوه او ابوالحسن عبیدالله بن محمد بن احمد، ابوعبدالله فزاری، ابوالقاسم شحامی، ابوالمعالی محمد بن اسماعیل فارسی، عبدالمنعم قشیری و پسر بزرگ بیهقی، اسماعیل که مؤلف « تاریخ بیهق» - علی بیهقی - از او حدیث شنیده است. [۴۱]
بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۳۴۶، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۱ ش.
سمعانی از جمله افرادی است که ده نفر از شاگردان بیهقی را دیده و از آنها حدیث شنیده است. برخی اسناد روایی ذهبی (متوفی ۷۴۸) نیز به بیهقی منتهی میشود. ۶ - تدریس در زادگاهدر دورۀ تعلیم، بیهقی نخست در موطن خود سکنا گزید و سالها به تدریس و تالیف پرداخت. در ۴۴۱ق/۱۰۴۹م به درخواست مردم نیشابور، راهی آنجا شد و تنها اندکی پیش از مرگش به بیهق بازگشت. در نیشابور مرکز فعالیت او مدرسۀ سیوری بود [۴۵]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۱۰۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
که بعدها به «مدرسۀ بیهقی» مشهور شد. [۴۷]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۵، ص۶۵۸، به کوشش عبدالله عمربارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
او در دوران فعالیت خود در بیهق و نیشابور کسانی را دانش آموخت که از جملۀ آنان ابوزکریا ابن منده اصفهانی، محمد بن فضل فراوی، زاهر بن طاهر شحامی، عبدالجبار بن محمد خواری، عبدالرحمان بن عبدالله بحیری و ابوالوفای زنجانی را میتوان نام برد. [۵۲]
سلفی، احمد، معجم السفر، ج۱، ص۴۲، به کوشش عبدالله عمربارودی، مکه، المکبتةالتجاریة.
۷ - گرایش بیهقی به موطنشگرایش بیهقی به موطنش، در خلال آثارش چشمگیر است. او کوشش داشت تا میراث حدیثی بیهق را بزرگتر بنمایاند و از همینروست که در آثارش، بارها اساتیدی را ارائه کرده است که در سلسله مشایخ آنها دو یا سه محدث از مردم بیهق جای داشتهاند، [۵۳]
بیهقی، احمد، السنن الکبریٰ، ج۵، ص۱۸۰، به کوشش محمدعبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
[۵۴]
بیهقی، احمد، السنن الکبریٰ، ج۸، ص۱۷۰، به کوشش محمدعبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
[۵۵]
بیهقی، احمد، السنن الکبریٰ، ج۸، ص۱۷۴، به کوشش محمدعبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
[۵۶]
بیهقی، احمد، شعب الایمان، ج۱، ص۸۴، به کوشش محمد سعیدبنبسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۱۰ق.
[۵۷]
بیهقی، احمد، شعب الایمان، ج۵، ص۳۲۶، به کوشش محمد سعیدبنبسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۱۰ق.
یا از طریق حاکم نیشابوری به دو طبقه از استادان اهل بیهق راه یافتهاند. [۵۸]
بیهقی، احمد، شعب الایمان، ج۲، ص۲۱۳، به کوشش محمد سعیدبنبسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۱۰ق.
[۵۹]
بیهقی، احمد، شعب الایمان، ج۵، ص۴۷۹، به کوشش محمد سعیدبنبسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۱۰ق.
او در بیهق حوزهای حدیثی پدید آورد که فرزندش حسین بن احمد بیهقی و نیز عبدالجبار بن محمدخواری، شاگرد خاص وی از آن برآمدند.۸ - جایگاه علمی بیهقیبیهقی در عین وسعت دایره حدیث شناسی از برخی آثار برجسته اهل سنت مانند سنن نسائی، ابن ماجه و ترمذی بیبهره بوده، اگرچه از سنن ابی داوود، با اِسناد عالی مطلع بوده است. [۶۴]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
بیهقی از عالمان بزرگ و برجسته شافعی است. [۶۵]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ج۱، ص۲۶۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۶۸]
حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج ۱، ص ۵۳۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
[۶۹]
خوانساری، محمدباقر بن زین العابدین، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۳، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
به نوشته ذهبی، اگر بیهقی میخواست مذهب و شیوهای ایجاد کند که بر مبنای اجتهاد و نظر خویش باشد، بر آن کار توانایی داشت، زیرا دانش او از اختلافات مذاهب و نظریات، بسیار گسترده بود. بیهقی در گردآوری آثار شافعی بر دیگران پیشی گرفت، و کاملترین شرح از آرای شافعی، در آثار وی یافت میشود. بدین جهت ابن خلّکان و سبکی [۷۳]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
به نقل از ذهبی، وی را اولین گردآورنده آثار شافعی میدانند و شاید منظور این بوده که هیچکس قبل از بیهقی، آثار شافعی را در یک مجموعه عظیم جمع نکرده است.بیهقی روایات و اخبار را از طریق سماع از اساتید و مشایخ خویش نقل کرده و هر جا طرق دیگری، غیر از طریق خویش، یافته با ذکر مأخذ و طریق، به دنبال نقل خود افزوده است. به نوشته کتانی، [۷۴]
کتانی، محمد بن جعفر، الرسالة المستطرفة، ج۱، ص۳۰، کراچی ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
او خود را ملزم میدانست که روایتی را که به جعلی بودن آن یقین داشت نقل نکند. برخی از کتب بیهقی به طبع رسیده و پاره ای به صورت خطی باقیمانده است.۹ - جایگاه بیهقی در دانش حدیثدر تاریخ فرهنگ اسلامی، بیش از دیگر جنبههای شخصیت بیهقی، جایگاه او در دانش حدیث امکان بروز یافته است. فارغ از آنچه دربارۀ استماع و تعلیم وی در حدیث گفته شد، بیهقی در عالم حدیث به سبب آثار پرشمار روایی، به ویژه آثار گستردهای چون السنن الکبریٰ و شعب الایمان نامی ماندگار یافته است. افزون بر تالیف، بیهقی در انتقال کتب حدیثی پیشین اهتمامی خاص داشته، و به عنوان ناقل، نقش برجستهای در اساتید روایی متون حدیثی برجای نهاده است. به عنوان نمونه، آثاری چون صحیفةالرضا به روایت طایی. صحیفۀ جوبریة بن اسماء. صحیح بخاری، [۷۷]
رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۲، ص۴۲، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.
مسند طیالسی، و معجم حاکم نیشابوری [۸۰]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
را روایت کرده است. او همچنین به انتقاء (گزینش) روایات و تخریج احادیثی برخی مشایخ نیز توجه کرده، و در این راستا متونی برگزیده از احادیث سعید بن احمد بن اشکاب نیشابوری، [۸۲]
ابن دمیاطی، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۸۹، به کوشش مصطفیٰ عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
ابوعثمان سعید بن احمدعیار [۸۳]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۳۲۷، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
و ابوسعد محمد بن عبدالرحمان کنجروذی [۸۴]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
گرد آورده بوده است.ذهبی یادآور شده است که او در نقد و ارزیابی حدیث، به «علل الحدیث» و وجوه جمع در برخورد با اخبار متعارض توجهی خاص داشته، و این ویژگی به طور گسترده در آثار او نمود یافته است. [۸۶]
بیهقی، احمد، السنن الکبریٰ، ج۱، ص۷_ ۱۲، به کوشش محمدعبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
علی بن زید بیهقی تالیف اثری با عنوان معرفة علوم الحدیث، هم نام با اثر استادش حاکم نیشابوری را به بیهقی نسبت داده که در منابع دیگر تایید نشده است.توان نظری و انتقادی بیهقی در کنار گسترۀ روایت و اساتید، از وی شخصیتی ساخته که در تاریخ حدیث نقشی تاثیرگذار برجای نهاده است. این بسیار پرمعناست که عبدالغافر فارسی با وجود جایگاه رفیعی که برای حاکم نیشابوری باور داشت. گسترۀ دانش بیهقی را بیش از استادش حاکم دانسته است. [۸۸]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
[۸۹]
بیهقی، علی، تاریخ بیهق، ص۱۸۳، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۱۷ش.
۱۰ - شخصیت فقهیدر برخی منابع شرححال، به هنگام معرفی شخصیت علمی بیهقی، از او به عنوان «فقیه» و «اصولی» نیز یاد شده است. [۹۰]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
افزون بر مشایخ حدیثی بیهقی که از دانش فقهی نیز برخوردار بودهاند، برخی از فقیهان منتسب به مذهب شافعی به عنوان استادان وی در فقه معرفی شدهاند. در این باره، در کنار ابوالفتح ناصر بن محمدعمری مروزی [۹۴]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۹، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
، گاه از استادانی دیگر چون سهل صعلوکی و ابوالقاسم فورانی نیز یاد آمده است. در میان آثار بیهقی، اثری با عنوان مناقب الشافعی دیده میشود که افزون بر شرح احوال و فضایل محمد بن ادریس شافعی، دربردارندۀ اطلاعاتی دربارۀ شاگردان شافعی و نیز اقوال وی در جرح و تعدیل رجال بوده است (چقاهره، ۱۹۷۰م، به کوشش احمدصفر). ۱۰.۱ - مهمترین اثر بیهقی در فقهمهمترین اثر بیهقی در فقه، کتابی از دسترفته با عنوان المبسوط در حجمی برابر ۲۰ مجلد بوده که در آن نصوص شافعی گردآمده بوده است. [۹۸]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۹، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
برخی از روایتهای بیهقی از اقوال شافعی و نیز برداشتهای او از اقوال وی، در نسلهای پسین مورد توجه فقیهان مذهب شافعی چون قاضی حسین مروروذی قرار گرفته است. [۱۰۰]
نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۱، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۰۱]
ابنحجر عسقلانی، احمد، فتح الباری، ج۲، ص۲۲۳، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی و محبالدین خطیب، بیروت، ۱۳۷۹ق.
سبکی نیز فهرستوار برخی از دیدگاههای فقهی بیهقی را گردآورده است [۱۰۲]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۱۲، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
و اکنون در برابر مفقود شدن آثار فقهی بیهقی، آثار حدیثی او چون السنن الکبریٰ و السنن و الآثار نیز از ارزش فقهی فراوانی برخوردار است. بیهقی به برخی تکنگاریهای فقهی نیز، با عناوینی چون القرائة خلف الامام (نک: آثار) و کتاب العیدین [۱۰۳]
عسقلانی، احمد، تغلیق التعلیق، ج۵، ص۳۲۳، به کوشش سعید عبدالرحمان موسیٰ قزقی، بیروت/عمان، ۱۴۰۵ق.
پرداخته است. ۱۰.۲ - دیدگاه طبقاتنویسان شافعیطبقاتنویسان شافعی نام او را در شمار فقیهان پیرو مذهب شافعی آوردهاند. [۱۰۶]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۸، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
[۱۰۷]
ابنقاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۲۲۰ ۲۲۱، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۱۴۰۷ق.
ذهبی ضمن تایید شافعی بودن او یادآور شده است که بیهقی این توانایی را داشت تا مذهب مستقلی ایجاد کند و اظهار داشته که او در پارهای مسائل فقهی، قولی را که خبر صحیحی در باب آن وارد شده، برقول مشهور مذهب ترجیح نهاده است. ۱۰.۳ - ارزیابی مقام بیهقیدر مقام ارزیابی باید گفت: بیهقی همچون اسلاف خراسانیاش ابن خزیمه، [۱۰۹]
بیهقی، احمد، الدعوات الکبیر، ج۱، ص۳، به کوشش بدرعبدالله بدر، کویت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
با آنکه مذهب شافعی را به عنوان مذهبی روشمند و در عین حال پایبند به حدیث پسندیده، اما همچنان پایبندی به حدیث را بر پایبندی به مذهب مقدم میدانسته است. آنچه بیهقی را از اسلافش چون ابن خزیمه دور، و به سنت فقهی شافعی نزدیکتر ساخته، این ویژگی است که وی دفاع از اصالت اقوال شافعی و نشاندادن پشتوانۀ روایی آن را وجهۀ همت خود ساخته است. در واقع همین اندیشه است که زمینۀ پدیداری السنن الکبریٰ را فراهم آورده، و این کتاب را با قدری تسامح به مجموعهای در مستندات روایی مذهب شافعی بدل ساخته است. در این راستا، سخن امام الحرمین جوینی قابل درک میگردد که تمام فقهای شافعی رهین پیشوای خویشاند، جز بیهقی که به سبب آثارش در نصرت مذهب شافعی، شافعی را رهین خود ساخته است. در واقع همین ویژگی السننالکبریٰ است که برخی از عالمان حنفی چون علاءالدین بن ترکمانی و شهابالدین بن عربشاه را برآن داشته است تا با تالیف آثاری با عنوان الدر النقی فی الرد علی البیهقی و الجوهرالنقی فی الرد علی البیهقی به نصرت مذهب فقهی خود و پاسخگویی به دفاع اغلب غیرمستقیم بیهقی برخیزند.۱۰.۴ - یاری مذهب شافعیدر زمینۀ یاری مذهب شافعی، بیهقی آثار مستقیمی نیز تالیف کرده، و شاخص آنها، اثری با عنوان بیان من اخطا علی الشافعی است که در آن برخی «خطاهای حدیثی» منتسب به شافعی را پاسخ گفته است (چ بیروت، ۱۴۰۲ق، به کوشش شریفنایف دعیس). همچنین در اثری با عنوان رد الانتقاد (الانتصار) علیٰ الفاظ الشافعی، انتقادهای صورت گرفته بر برخی از دیدگاههای شافعی در باب معنای واژگان پاسخ گفته است [۱۱۳]
نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۳، ص۶۰، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۱۴]
نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۳، ص۱۴۰، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۱۵]
نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۳، ص۲۴۸، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۱۶]
نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۳، ص۳۳۹، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۱۷]
نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۳، ص۳۴۹، بیروت، ۱۹۹۶م.
(چریاض، ۱۴۰۶ق). او در احکام القرآن مستندات قرآنی اقوال شافعی را جست و جو کرده است [۱۱۸]
Spies، O، ج۱، ص۱۰۷، » Die Bibliotheken des Hidschas «، ZDMG، ۱۹۳۶، vol XC.
[۱۱۹]
دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۶، ص۶۷۹.
و نیز افزون بر آن، از کتاب معرفةالسنن و الآثار میتوان یاد کرد که در آن اقوال شافعی با ترتیب مختصر مُزَنی گرد آمده، و از آن دفاع شده است. بیهقی در این اثر مآخذ خود در نقل اقوال شافعی را مورد به مورد نشان داده، و با بیان ادلۀ حکم از کتاب و سنت نبوی و آثار صحابه به دفاع از شافعی برخاسته بوده است. [۱۲۰]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۱۲۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
۱۰.۵ - گرایش به فقه تطبیقیدر شخصیت فقهی بیهقی، دیگر ویژگی درخور تامل، گرایش او به فقه تطبیقی است که در کتاب الخلافیات رخ نموده است [۱۲۳]
ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۵۵۴، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۱۲۴]
ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابة، ج۶، ص۵۴۷، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
[۱۲۵]
ابنحجر عسقلانی، احمد، تلخیص الحبیر، ج۱، ص۴۰، به کوشش عبداللههاشم یمانی، مدینه، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
که در آن اقوال شافعی و ابو حنیفه را مقایسه کرده است. [۱۲۶]
صدیق حسنخان، محمدصدیق، ابجدالعلوم، ج۲، ص۲۷۸، به کوشش عبدالجبار زکار، بیروت، ۱۹۷۸م.
[۱۲۷]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۹، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
با آنکه بیهقی در نوشتههایش، مذاهب حنفی و مالکی را در عرض شافعی به رسمیت شناخته [۱۲۸]
ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ص۱۰۱.
، اما از مذهب حنبلی نامی نبرده است. گفتنی است که در برخی از منابع، اثری با عنوان مناقب احمد از او یاد شده، و در نسلهای پسین، در حکایاتی کوشش میشده است تا وی به عنوان شخصیتی مؤید شافعی و احمد بن حنبل معرفی گردد. ۱۱ - گرایشهای اعتقادیدر برههای که بیهقی در محفل ابوبکر بن فورک در نیشابور تربیت مییافت، این شخصیت دلبسته به حدیث به گونهای درگیر کلام اشعری شد که به جستوجوی گونهای از جمع میان این دو گرایش وادار گردید. در واقع دیدگاه اعتقادی بیهقی نه حاصل مستقیم دریافتهای او از ابنفورک، که آمیزهای از کلام اشعری و رویکرد اصحاب حدیث به عقاید است. بدین ترتیب، سخن آنان که به سادگی بیهقی را یک «اشعری» شمردهاند، [۱۳۱]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۹، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
باید با توضیحی همراه گردد.۱۱.۱ - نفوذ کلام اشعریگفتنی است که در خراسان، در نسلی پس از ابوبکر بن خزیمه (د ۳۱۱ق/۹۲۳م) کلام اشعری نفوذی قابل ملاحظه یافت و پیوند این مذهب کلامی با سنت اصحاب حدیث خراسان، جریانی را در محافل اصحاب حدیث پدید آورد که کلام اشعری را در راستای سنت تلقی کرده، حدیث را در تایید آن به کار میگرفت که اوج آن در شخصیت ابوبکر بیهقی بود. این جریان در مقام پدید آوردن آثار اعتقادی، در عین برخورداری از روشی روایی و مبتنی بر اسناد، با مبانی کلام اشعری در کلیت سازگاری داشت و با پیش گرفتن روش تاویل نسبت به برخی متون روایی، نوعی حدیثگرایی معتدل را عرضه میداشت. یکی از رجال شاخص در این جریان، ابوعثمان صابونی از استادان بیهقی و تاثیرگذاران بر اندیشۀ اعتقادی اوست که بیهقی او را «امام المسلمین حقیقی و شیخالاسلام راستین» خوانده است. [۱۳۳]
ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ص۱۰۸.
همچنین باید به ابوذر هروی، دیگر استاد بیهقی اشاره کرد که محدثی گراینده به اشاعره است و پیش از بیهقی، اثری با عنوان الاسماء و الصفات، با سبکی مشابه بیهقی تالیف کرده بوده است. [۱۳۵]
قاضی عیاض، ترتیب المدارک، ج۴، ص۶۹۷، به کوشش احمد بکیرمحمود، بیروت/طرابلس، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
۱۱.۲ - گرایش بیهقی به کلام اشعریبر پایۀ آنچه دربارۀ جایگاه میانی بیهقی گفته شد، برخی موضعگیریهای او نیز قابل درک است. او در برخورد با شخصیتی از اصحاب حدیث چون ابن قتیبه، آشنا با تاویل، اما دور از کلام اشعری، به نحوی غیرقابل انتظار او را از وابستگان «کرامیه» خوانده است [۱۳۷]
دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۷۴۶.
و در برخورد با عالمی اشعری چون ابومحمد جوینی، در مقدمۀ نامهاش او را به «اعتصام» و پیروی حدیث فراخوانده است. [۱۳۹]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۲۴۸، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
به هر تقدیر، گرایش نسبی بیهقی به کلام اشعری، زمینهساز شده است تا وی در رسالهای مستقل به دفاع از اشعری برخیزد و کوشش کند تا در برابر آنان که در عصر وی اشعری را بدعتگزار میشمردند، دیدگاههای وی را در راستای سنت حدیثی نشان دهد. [۱۴۰]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ص۱۰۰-۱۰۸.
کتاب الاعتقاد بیهقی که چکیدۀ تعالیم اعتقادی اوست، با آنکه مشحون از احادیث نبوی است، در بردارندۀ موارد گستردهای از نقل سخنان ابوالحسن اشعری و پیروش ابنفورک نیز هست. [۱۴۱]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۸۳، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۱۴۲]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۹۶، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
بیهقی در آثار خود کوشش دارد تا مذهب اشعری را مذهب اعتقادی شافعیان قلمداد کند و از همینرو، در کتاب الاعتقاد بارها نظیر باور اشعریان را در نقلیات محمد بن ادریسشافعی جستوجو کرده، [۱۴۳]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۱۰۸، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
و در مباحث اعتقادی، تعبیر «اصحابنا» را برای اشاره به شافعیان و نه اشعریان به کار برده است. [۱۴۴]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۷۲، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
۱۱.۳ - همگرایی میان مذاهب اهل سنتجریان همگرایی میان مذاهب اهل سنت که از سدۀ ۳ق/۹م آغاز شده، و از کسانی چون ابومنصور بغدادی به صابونی و بیهقی انتقال یافته بوده است. در آثار بیهقی نیز به روشنی دیده میشود، بیهقی در مقدمۀ رسالۀ خود در دفاع از اشعری، مذاهب حنفی، مالکی و شافعی را به عنوان مذاهب حقه معرفی میکند [۱۴۶]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری، ص۱۰۰-۱۰۸.
و در مباحث اعتقادی، کوشش دارد تا همفکری ابوحنیفه و مالک بن انس را با اعتقادات پیشنهادی خود ثابت نماید. [۱۴۷]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۱۰۷، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۱۴۸]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۱۱۶، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۱۴۹]
بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، ص۱۶۲، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
۱۱.۴ - ابوحنیفه در نقلیات بیهقیچهرۀ ابوحنیفه در نقلیات بیهقی همان است که نزد حنفیان اهل سنت و جماعت ترسیم شده است. [۱۵۱]
دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۵، ص۳۸۹.
کوشش بیهقی در جهت دفاع از آن چهرۀ ابوحنیفه و اثبات نزدیکی افکار او با اندیشهای که از آن دفاع میکرد، آنگاه بهتر درک میشود که توجه گردد وزیر پرنفوذ سلاجقه در عصر او عمید الملک کندری (مق ۴۵۶ق/۱۰۶۴م) مدافع افکار حنفیان اهل عدل و دارای افکاری نزدیک به معتزله بوده است. [۱۵۲]
دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۷۴۸.
۱۱.۵ - آثار وی در دفاع از اشعریبیهقی افزون بر کتاب الاعتقاد، بخشهای اعتقادی از شعبالایمان و رسالهاش در دفاع از اشعری، در مباحث اعتقادی برخی تکنگاریها نیز داشته است که بیشتر معتزله و گروه نزدیک به آنان، یعنی حنفیان عدلگرا مخاطب انتقاد آنها بودهاند. آثاری چون الاسماء و الصفات، الرؤیة، [۱۵۴]
هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ص۲۴_۲۲، به کوشش بکری حیانی و صفوةالسقا، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
در مسئلۀ رؤیت باریتعالیٰ در قیامت؛ القضاء و القدر [۱۵۶]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۳۳۵، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
الاسراء. [۱۵۷]
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، ج۴، ص۱۰، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
ظاهراً در کیفیت اسراء پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؛ ما روی فی حیاة الانبیاء بعد وفاتهم، در اثبات اینکه انبیا پس از درگذشت، همچنان دارای حیاتاند؛ اثبات عذاب القبر، در رد متکلمانی که عذاب قبر را انکار دارند و کتاب البعث و النشور، در کیفیت رستاخیز. [۱۶۰]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۱۶۱]
غامدی، احمد، البیهقی و موقفه من الالهیات، ج۱، ص۷۰، ریاض، نشر مؤلف.
احمد غامدی در کتابی مستقل، به مطالعهای توصیفی از جایگاه بیهقی در الاهیات و موضع او در مسائل کلامی پرداخته است.۱۲ - رویکرد بیهقی به زهد و آدابثبت نام صوفیانی چون ابوعبدالرحمان سلمی و عبدالله بن یوسف اصفهانی در شمار شیوخ بیهقی [۱۶۲]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۱۲۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
و کسانی چون خواجه عبدالله انصاری و عبدالمنعم بن عبدالکریم قشیری [۱۶۵]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۲۴۸، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
در شمار روایان او نشان از گونهای پیوند میان بیهقی و صوفیه دارد. این رابطه را نباید به معنای تعلق بیهقی به اندیشۀ صوفیانه تلقی کرد و در طبقات صوفیه نیز شرح حالی برای بیهقی گشوده نشده است.مروری بر کتاب الزهد الکبیر اثر بیهقی به روشنی حکایت از آن دارد که وی در تعریف زهد، بر احادیث نبوی تکیه کرده، و به دنبال بازسازی سنت نبوی در باب زهد بوده است؛ با این حال، بخشی از کتاب را نیز اقوال زهاد و صوفیانی چون حسن بصری، مالک بن دینار، ذوالنون مصری، رابعۀ عدویه و جنید بغدادی تشکیل داده، و آشکار است که بیهقی از تلقی صوفیانه به یکباره جدا نگشته است. [۱۶۶]
بیهقی، احمد، الزهد الکبیر، ج۲، ص۶۳، به کوشش عامر احمدحیدر، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۶۷]
بیهقی، احمد، الزهدالکبیر، ج۲، ص۶۵_ ۶۶، به کوشش عامر احمدحیدر، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۶۸]
بیهقی، احمد، الزهدالکبیر، ج۲، ص۷۲، به کوشش عامر احمدحیدر، بیروت، ۱۹۹۶م.
[۱۶۹]
بیهقی، احمد، الزهدالکبیر، ج۲، ص۱۰۲، به کوشش عامر احمدحیدر، بیروت، ۱۹۹۶م.
در کنار کتاب الزهد باید به شماری از آثار بیهقی اشاره کرد که میتوان آنها را در ادبیات اخلاقی اصحاب حدیث جای داد. از این آثار افزون بر مجموعۀ دائرةالمعارف گونۀ شعبالایمان، باید به آثاری چون الترغیب و الترهیب [۱۷۱]
منذری، عبدالعظیم، الترغیب و التراهیب، ج۱، ص۲۲_ ۲۳، به کوشش ابراهیم شمسالدین، بیروت، ۱۴۱۷ق.
و کتاب الآداب (یا الادب) اشاره کرد. [۱۷۳]
ابننقطه، محمد، التقیید، ج۱، ص۱۴۷، بیروت، ۱۴۰۸ق.
۱۳ - آثارصریفینی گسترۀ آثار بیهقی را ـاحتمالاً با مبالغه ـ بیش از هزار جزء (نه الزاماً به معنای جلد) گزارش کرده است. [۱۷۵]
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، ج۱، ص۱۲۸، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش.
طیف موضوعی آثار بیهقی نیز متنوع است و از حدیث و فقه تا عقاید و زهد و آداب را در گرفته است. این آثار در عصری نزدیک به تالیف در مشرق جهان اسلام رواج داشته، و بسیار زود هنگام به سرزمینهای غربی نیز گسترش یافته ست. از جمله میدانیم که آثار او از طریف ابوالقاسم دمشقی، شاگرد شاگردان وی و نیز ابوالحسن مرادی در همان طبقه به شام انتقال یافته است. با این حال، بررسی اوراق فهرسۀ ابن خیر (همین مقاله) نشان میدهد که این آثار تا اواسط قرن ۶ق، همچنان برای اندلسیان ناشناخته بوده است.۱۳.۱ - مهمترین آثار ویشماری از آثار مهم بیهقی عبارتاند از: ۱۳.۱.۱ - السنن الکبریالسنن الکبری: مهمترین اثر بیهقی مشتمل بر احادیث رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) و افعال و تقریرات آن حضرت و گفتهها و احوال صحابه و برخی از تابعین به صورت موضوعی همراه با برخی توضیحات است. این کتاب در حقیقت دایرة المعارف بزرگی در حدیث است که بر مبنای ابواب فقه، دسته بندی شده است. [۱۷۷]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۳۷، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
حاجی خلیفه از این اثر به نام «السنن الکبیر» یاد کرده است. ابن عبدالحق دمشقی (متوفی ۷۴۴)، شمس الدین ذهبی (متوفی ۷۴۸) و عبدالوهاب شعرانی (متوفی ۹۷۴)، هر یک جداگانه آن را خلاصه کردهاند.۱۳.۱.۲ - رد سنن بیهقی«ابن ترکمانی حنفی» (متوفی ۷۵۰)، کتاب بزرگی در ردّ سنن بیهقی نوشت و آن را «الجوهر النقیّ فی الرّد علی البیهقی» نامید و «زینالدین قاسم بن قطلوبغای حنفی» (متوفی ۸۷۹)، این اثر را با نام «ترجیع الجوهر النقی» تلخیص و به صورت الفبایی، تا حرف میم، تنظیم کرد. [۱۷۹]
کتانی، محمدبن جعفر، الرسالة المستطرفة، ج۱، ص۳۰، کراچی ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
این اثر در ده جلد است و اولین بار در نیمه اول قرن سیزدهم، همراه با اثر ابن ترکمانی، در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است. [۱۸۰]
بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، مقدمه مهدوی دامغانی، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
۱۳.۱.۳ - معرفة السنن و الآثارمعرفة السنن و الآثار: از منابع فقه تطبیقی است که به گفته سبکی، [۱۸۱]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
هیچ فقیه شافعی از آن بینیاز نیست.بیهقی در این کتاب، به ردّ سخنان «احمدبن سلامة طحاوی حنفی»، که بر شافعی و اصحاب او ایراد وارد کرده است، پرداخته و احادیث مسندی را که شافعی در موضوع اصول و فروع دین آورده نقل کرده و، به جرح و تعدیل سند و بیان صحّت و ضعف آنها پرداخته است. همچنین با نظر و اجتهاد خود، برخی از راویانی را که دیگران مورد وثوق ندانستهاند توثیق کرده است. [۱۸۲]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۳۸ـ۳۹، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
این کتاب، در ۱۳۴۸ ش/ ۱۹۶۹ در مصر به چاپ رسیده است.۱۳.۱.۴ - المبسوطالمبسوط: این کتاب ـ که از بزرگترین و گسترده ترین آثار بیهقی است ـ شامل اقوال شافعی است. [۱۸۳]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
پیش از بیهقی افرادی چون بویطی، از شاگردان شافعی، سخنان شافعی را جمعآوری کردهاند، [۱۸۵]
فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء۳، ص۱۸۴، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۸۶]
فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء۳، ص۱۹۱ـ۱۹۲، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۸۷]
غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۲۷۹ـ۲۸۰، بیروت ۱۴۱۷.
اما بیهقی کاری گستردهتر در این کتاب انجام داده است.سمعانی، ضمن تأیید کوشش بیهقی در جمع آوردن آثار شافعی، نام آن را المبسوط ذکر میکند. بعضی منابع، از این نوشته، به دلیل محتوای آن، به نام «نصوص الشافعی» یاد کردهاند. [۱۹۰]
ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۱۶۶، چاپ شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۳.۱.۵ - الاسماء و الصفاتالاسماء و الصفات: در معرفی برخی از اسماء و صفات خداوند و معانی آنهاست با دلایلی از کتاب و سنت و اجماع. [۱۹۴]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۳۹، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
بیهقی در این کتاب، در باب اسناد و راویانی صحبت میکند که از آنان روایاتی نقل کرده است. وی برشماری از احادیث و رجال آن تعلیق و توضیح دارد و بعلاوه، از ضعف برخی راویانی که در «صحیح مسلم» از آنها یاد شده، و یا دانشمندان علم رجال آنها را موثق دانستهاند، سخن گفته است. [۱۹۵]
بیهقی، احمد بن حسین، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث، ص ۲۳، مقدمه کاتب، چاپ احمد عصام کاتب، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
این کتاب در حیدرآباد (۱۳۳۳)، قاهره (۱۳۵۸) و بیروت (۱۴۰۵) به چاپ رسیده است.۱۳.۱.۶ - الاعتقادالاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد: بیهقی در این اثر به اختصار امور واجب در اعتقادات اهل سنت را برای انسان مکلف معرفی کرده و به بیان مطالبی چون اسماء و صفات حق، قضا و قدر، عدم خلق قرآن، مشیّت، تعریف ایمان و حدود آن، اثبات نبّوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، کرامات اولیا و اصحاب و اهل بیت رسول خدا و خلافت خلفای چهارگانه پرداخته است. این اثر دو نوبت در بیروت (۱۳۸۰ و ۱۴۰۱) منتشر شده است. ۱۳.۱.۷ - دلائل النبوّةدلائل النبوّة و معرفة احوال صاحب الشریعة: در سیره نبوی و زندگانی نیاکان نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و اخلاق و معجزات و بشارات به ظهور آن حضرت است. بیهقی در این کتاب معجزات و خوارق عاداتی را نقل میکند که بسیاری معتبر و برخی ضعیف و قابل خدشهاند. مورخان و سیرهنویسان پس از بیهقی، این کتاب را مرجعی استوار و معتبر برای خود دانستهاند و به همین دلیل اسناد قبل از او را حذف کرده و سخن وی را موثق دانستهاند. [۱۹۶]
بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج ۱، ص ۲۰، مقدمه مهدوی دامغانی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
برای نمونه، ابن کثیر در «البدایة و النهایة»، و سیوطی در «الخصائص الکبری» از آن نقل کردهاند [۱۹۷]
بیهقی، احمد بن حسین، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث، ص ۲۳، مقدمه کاتب، چاپ احمد عصام کاتب، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
«خرکوشی»، نیز کتابی به نام «دلایل النبوة» داشته است. دلائل النبوه بیهقی در هند و بیروت به طبع رسیده و نیز بخشی از آن را محمود مهدوی دامغانی به فارسی ترجمه کرده که در ۱۳۶۱ ش در تهران به چاپ رسیده است. ۱۳.۱.۸ - شعب الایمانشعب الایمان (الجامع المصنف فی شعب الایمان): نوشتهای فراگیر که بیهقی آن را بر شیوه «منهاج الدین فی شعب الایمان» حسین بن حسن حلیمی (متوفی ۴۰۳)، در بیان شاخههای ایمانی به رشته تحریر درآورده است. اساس این کتاب، بر مبنای حدیثی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. ابوجعفر عمر قزوینی (متوفی ۶۹۹)، آن را تلخیص کرده و مختصر شعب الایمان، نام نهاده است. این کتاب در شش مجلد و در بعضی نسخههای خطی سه مجلد است. [۱۹۹]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۴۱ـ۴۲، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
[۲۰۰]
بیهقی، احمد بن حسین، کتاب البعث و النشور، ص ۶، مقدمه ابیانی، چاپ محمد سعید ابیانی، بیروت ۱۴۰۸ الف.
۱۳.۱.۹ - احکام القرآناحکام القرآن: بیهقی سخنان شافعی در بیان معانی قرآن را در این اثر گرد آورده است. این کتاب همانند احکام القرآن «احمد بن علی رازی جصّاص» است و سبکی [۲۰۱]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۹۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
آن را از آثار بدیع بیهقی دانسته است.احکام القرآن در مصر به چاپ رسیده است. [۲۰۲]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۴۳، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
[۲۰۳]
بیهقی، احمد بن حسین، کتاب البعث و النشور، ص ۷، چاپ محمد سعید ابیانی، بیروت ۱۴۰۸ الف.
۱۳.۱.۱۰ - البعث و النشورالبعث و النشور: محتوای این کتاب آیات و اخباری است درباره معاد. این اثر در کویت و بیروت به چاپ رسیده است. [۲۰۴]
بیهقی، احمد بن حسین، کتاب البعث و النشور، ص ۷، مقدمه ابیانی، چاپ محمد سعید ابیانی، بیروت ۱۴۰۸ الف.
۱۳.۱.۱۱ - کتاب الزهد الکبیرکتاب الزهد الکبیر: درباره موعظه، در پنج بخش و شامل ۹۸۹ قول و روایت از حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم، صحابه، تابعین و جز ایشان است. پیش از بیهقی نیز بیش از شصت کتاب و نوشته در باب زهد و با همین نام نوشته شده است. [۲۰۵]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۴۷ـ۵۶، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
۱۳.۱.۱۲ - خلافیاتخلافیّات: بیهقی در این اثر مسائل مورد اختلاف میان فقه شافعی و فقه حنفی را بررسی کرده است. [۲۰۶]
بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة، ج ۱، ص ۱۹، مقدمه مهدوی دامغانی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
این کتاب را از آثار برجسته، ابتکاری و بی نظیر بیهقی دانستهاند. [۲۰۷]
یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۳، ص۶۳، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۲۰۹]
سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمدحلو، قاهره ۱۹۶۴۱۹۶۷.
۱۳.۱.۱۳ - المدخل الی السنن الکبریالمدخل الی السنن الکبری: مقدمه ای است بر السنن الکبری. نسخه خطی این کتاب، به سماع و تأیید برخی از بزرگان اهل سنت همچون ابن صلاح و حافظ مُزّی رسیده است. [۲۱۰]
بیهقی، احمد بن حسین، الزهد الکبیر، ص ۴۳ـ۴۴، مقدمه عامر احمد حیدر، چاپ عامر احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۸ ب.
این کتاب در کویت به چاپ رسیده است. [۲۱۱]
بیهقی، احمد بن حسین، کتاب البعث و النشور، ص ۶، مقدمه ابیانی، چاپ محمد سعید ابیانی، بیروت ۱۴۰۸ الف.
کتابی به نام «معرفة علوم الحدیث»، [۲۱۲]
بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۳۴۵، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۱ ش.
[۲۱۳]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۱، ص۵۳۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
نیز به او منسوب است.۱۳.۱.۱۴ - دیگر آثار بیهقیبرخی دیگر از آثار چاپ شده او عبارتاند از: الآداب، القراءة خلف الامام، مناقب الشافعی، الاربعون الصغری، حیات الانبیاء فی قبورهم، اثبات عذاب القبر، بیان خطأ من أخطأ علی الشافعی. [۲۱۴]
بیهقی، احمد بن حسین، کتاب البعث و النشور، مقدمه ابیانی، ص ۶ـ۷، چاپ محمد سعید ابیانی، بیروت ۱۴۰۸ الف.
[۲۱۵]
زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۱۱۶ ، بیروت ۱۹۸۶، دیگر آثار بیهقی.
[۲۱۶]
سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج ۱، ستون ۶۲۰ـ۶۲۱، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰، دیگر آثار بیهقی.
۱۳.۲ - کتابشناسی غامدی از آثار ویافزون بر دادههای بروکلمان، غامدی کتابشناسی مفصلی از آثار چاپی، خطی و یافت نشدۀ بیهقی به دست داده است. [۲۱۷]
غامدی، احمد، البیهقی و موقفه من الالهیات، ج۱، ص۶۵، ریاض، نشر مؤلف.
اطلاعات مهمی که باید بر آن افزوده شود، اینهاست: ۱. الآداب، به کوشش عبدالقدوس محمدنذیر (چ ریاض، مکتبةالریاض، نیز بیروت، ۱۴۰۶ق)؛ ۲. اثبات عذاب القبر، به کوشش شرف محمودالقضات (چ عمان، ۱۴۰۵ق)؛ ۳. الاربعون الصغریٰ، به کوشش ابواسحاق حوینی (چ بیروت، ۱۴۰۸ق)؛ ۴؛ الربعون الکبریٰ [۲۱۹]
رودانی، محمد، صلةالخلف، ج۱، ص۸۹، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۲۲۰]
بدر، بدرعبدالله، مقدمه بر الدعوات الکبیر، ج۱، ص۱۳.
۵. البعث و النشور (چ بیروت، ۱۴۰۶ق)؛ همچنین استدراکات البعث و النشور (چ بیروت، ۱۴۱۴ق)؛ ۶. الخلافیات (چ ریاض، ۱۹۹۵م)؛ همچنین مختصر الخلافیات، از ابن فرح اشبیلی (چ ریاض، ۱۴۱۷ق)؛ ۷. الدعوات الکبیر، به کوشش بدر عبدالله بدر (چ کویت، ۱۴۰۹ق)؛ ۸. «رسالة الیٰ ابی محمدالجوینی»، ضمن مجموعۀ الرسائل المنیریة، قاهره، ۱۳۴۳ق؛ ۹. العوالی الصحاح، که ظاهراً در بردارندۀ مجموعهای از احادیث صحیح و دارای اساتید عالی بوده است و نشانی از نسخ آن در دست نیست؛ ۱۰. فضائل الصحابة [۲۲۴]
ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۱۶۶-۱۶۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
که به نظر میرسد در سدههای اخیر نسخ آن سختیاب بوده است؛ ۱۱. القرءة خلف الامام، به کوشش محمدسعید بن بسیونی زغلول (چ بیروت، ۱۴۰۵ق)؛ ۱۲. القضاء و القدر (چ بیروت، ۱۴۰۹ق).۱۴ - فهرست منابع(۱) ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م. (۲) ابنحجر عسقلانی، احمد، تغلیق التعلیق، به کوشش سعید عبدالرحمان موسیٰ قزقی، بیروت/عمان، ۱۴۰۵ق. (۳) ابنحجر عسقلانی، احمد، تلخیص الحبیر، به کوشش عبداللههاشم یمانی، مدینه، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۴) ابنحجر عسقلانی، احمد، فتح الباری، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی و محبالدین خطیب، بیروت، ۱۳۷۹ق. (۵) ابنخلکان، وفیات. (۶) ابن دمیاطی، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفیٰ عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م. (۷) ابنصلاح، عثمان، صیانة صحیح مسلم، به کوشش علی شیری، بیروت/دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. (۸) ابنصلاح، عثمان، تبیین کذب المفتری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۹) ابنقاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیمخان، بیروت، ۱۴۰۷ق. (۱۰) ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، ۱۴۰۱ق. (۱۱) ابننقطه، محمد، التقیید، بیروت، ۱۴۰۸ق. (۱۲) ابوشامه، عبدالرحمان، تراجم رجال القرنین، به کوشش محمدزاهدکوثری و عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م. (۱۳) بدر، بدرعبدالله، مقدمه بر الدعوات الکبیر. (۱۴) بیهقی، احمد، الاسماء و الصفات، به کوشش محمدزاهدکوثری، بیروت، داراحیاء و التراث العربی. (۱۵) بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الیٰ سبیل الرشاد، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق. (۱۶) بیهقی، احمد، الدعوات الکبیر، به کوشش بدرعبدالله بدر، کویت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م. (۱۷) بیهقی، احمد، «رسالة الیٰ ابی محمد الجوینی»، ضمن مجموعةالرسائل امنیریة، قاهره، ۱۳۴۳ق. (۱۸) بیهقی، احمد، الزهدالکبیر، به کوشش عامر احمدحیدر، بیروت، ۱۹۹۶م. (۱۹) بیهقی، احمد، السنن الصغریٰ، به کوشش محمد ضیاءالرحمان اعظمی، مدینه، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م. (۲۰) بیهقی، احمد، السنن الکبریٰ، به کوشش محمدعبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م. (۲۱) بیهقی، احمد، شعب الایمان، به کوشش محمد سعیدبنبسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۱۰ق. (۲۲) بیهقی، احمد، فضائل الاوقات، به کوشش عدنان قیسی، مکه، ۱۴۱۰ق. (۲۳) بیهقی، علی، تاریخ بیهق، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۱۷ش. (۲۴) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون. (۲۵) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۶) ذهبی، محمد، العلو للعلی الغفار، به کوشش اشرفبنعبدالمقصود، ریاض، ۱۹۹۵م. (۲۷) ذهبی، محمد، معرفةالقراء الکبار، به کوشش بشار عواد معروف و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق. (۲۸) رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م. (۲۹) رودانی، محمد، صلةالخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۳۰) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیةالکبریٰ، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. (۳۱) سلفی، احمد، معجم السفر، به کوشش عبدالله عمربارودی، مکه، المکبتةالتجاریة. (۳۲) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمربارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۳۳) سمعانی، عبدالکریم، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. (۳۴) صدیق حسنخان، محمدصدیق، ابجدالعلوم، به کوشش عبدالجبار زکار، بیروت، ۱۹۷۸م. (۳۵) صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش. (۳۶) غامدی، احمد، البیهقی و موقفه من الالهیات، ریاض، نشر مؤلف. (۳۷) فاسی، محمد، ذیل التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. (۳۸) قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش احمد بکیرمحمود، بیروت/طرابلس، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. (۳۹) کتانی، محمد، الرسالةالمستطرفة، به کوشش محمد منتصر کتانی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۴۰) منذری، عبدالعظیم، الترغیب و التراهیب، به کوشش ابراهیم شمسالدین، بیروت، ۱۴۱۷ق. (۴۱) نووی، یحییٰ، تهذیب الاسماء و اللغات، بیروت، ۱۹۹۶م. (۴۲) هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، به کوشش بکری حیانی و صفوةالسقا، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م. (۴۳) GAL. (۴۴) GAL، S. (۴۵) Spies، O، » Die Bibliotheken des Hidschas «، ZDMG، ۱۹۳۶، vol XC؛ ۱۵ - پانویس
۱۶ - منابعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبکر بیهقی»، شماره۵۴۲۵. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد بن حسین بیهقی»، شماره۲۵۵۰. ردههای این صفحه : تراجم | علمای اهل سنت | علمای قرن پنجم | فقهای شافعی | محدثین اهل سنت | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|